آبان نوشت

نظرات را منتشر نمی کنم :)

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

گاه ؛ خیلی نازکم از شعف ؛ خیلی نازکم از اندوه ؛  نازک ... بی که به جایی بند باشد . نازک ... بی که تا فردا دوام بیاورد حتا .
۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۰۷
آبان دخت

هزار سال دیگر هم بگذرد به شکستن شیشه ها و صدای شکستن‌شان عادت نخواهم کرد!

 هرگز یاد نمی گیرم ، چطور باید فردای ِشکستن، خُرده شیشه ها را جمع کرد؛ شکسته ها را بند زد و تعریف ِ تازه‌ی شکسته ی اشیا را پذیرفت ، توگویی که از ازل شکسته بوده اند.

 نه ... هرگز یاد نمی گیرم! مرتاض نیستم که روی خُرده شیشه ها راه بروم و عادت کنم؛

درد دارد . بغض دارد .

۰ نظر ۱۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۶:۵۴
آبان دخت
وقتی به آن جا برسی که حماقتهای تاریخیات را که به یاد می آوری ، بتوانی بهشان بخندی ؛ نه آن که رویت را برگردانی تا اشکت سرازیر نشود ، یا موضوع را عوض کنی تا رنگت نپرد . دقیقن همان جا ... آن حماقت تمام شده و به زندگی بازگشته ای !
۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۵۵
آبان دخت