دخترک ...
يكشنبه, ۹ خرداد ۱۳۸۹، ۰۵:۰۰ ق.ظ
صبح که به تماشایش نشسته بودم ؛
چشمانش بسته بود و گرد ِ چهره اش را موهای حلقه حلقه پوشانده بود ؛
لب هایم را روی گونه اش گذاشتم ، دلبرانه دستانش را دور گردنم حلقه کرد ... .
بی تاب ِ عطر ِ گردنش و خاطره ی اولین بار بوییدن ِ این رایحه ی بهشتی شدم ؛
امروز
سالگرد ِ آن روز است !
۸۹/۰۳/۰۹