به خاطر ِ دوست داشتن ...
شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۱، ۰۷:۵۴ ق.ظ
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم ؛
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم ؛
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم .
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت ؛
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم ؛
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم ؛
برای پشت کردن به آرزوهای محال ؛
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم ؛
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم .
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم ؛
تورا برای لبخند تلخ لحظه ها ؛
پرواز شیرین خاطره ها دوست می دارم ؛
تو را به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم ؛
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم .
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ... دوست می دارم .
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ... دوست می دارم .
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه ؛
تو را به خاطر دوست داشتن ... دوست می دارم ؛
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم ...
دوست می دارم ...
- پل الووار
- ترجمه ی احمد شاملو
۹۱/۰۸/۰۶