ریسمان
يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۱، ۰۵:۲۷ ق.ظ
دلم می خواهد کسی ... با صدای محزون و گرفته چیزی بخواند ... مثلن عربی .
بگوید: واعتصموا ... چنگ بزنید ...
حالم ؛ حال ِ اعتصام است ؛
پناه می جویم به خلاء ، به تمرکز ، به باورهایم ، به سادگی ام ، به خدا .
کاش آن قاری ِ میان سال ِ نیکوی بلند بالای مصری که تصویرش در خاطرات ِ کودکی ام تکرار می شود ،
بگوید : واعتصموا ...
او که چنان محو ِ خدای وحی بود که آخر هر جمله را نمی توانست به انجام برساند و زار می گریست .
کاش بگوید : چنگ بزنید ...
و من از آن چنگ زدن آرام گیرم .
۹۱/۰۸/۲۸